خدا بیامرزد شاعر عزیزمان شهریار را کردی که پر بود از تاریخ و علم و روح انسانی شاعر خوش بیانی که نام شیرین و در هر جا شنیده میشود همه ایرانی ها حداقل یک شعر از او را شنیده اند و گوش هامان به علی ای همای رحمت آشناست.
بیست‌وهفتم شهریور سالروز درگذشت «شهریار» و روز «شعر و ادب فارسی» است.

به گزارش ایسنا، اردشیر رستمی، ایفاگر نقش شهریار در سریال تلویزیونی شهریار ساخته کمال تبریزی در یادداشتی برای روزنامه ایران نوشت: «چیزی که در شهریار برای من بسیار مهم است، نبوغ و درک او از شرایط زمانه خود است. استاد شهریار به زبان فرانسه تسلط داشت و به همین واسطه با اشعار شاعران اروپایی آشنا شد و آثار آنها را به زبان اصلی خواند. این موضوع نشان می‌دهد او تا چه حد می‌خواست جهان خود را وسیع‌تر کند. او شاعری بود که در آن زمان شهرها، رودخانه‌ها و خیلی از اماکن اروپایی را می‌شناخت و نام آنها را در شعرهایش می‌آورد. در دوران جنگ جهانی دوم، شهریار شعری به نام «قهرمانان استالین‌گراد» را سرود و در آن حمله هیتلر به اروپا را مورد توجه قرار داد. این، هم نشان‌دهنده دانش شهریار و هم واکنش و تعهد انسانی اوست. همچنین در زمان بمباران اتمی ناکازاکی و هیروشیما، شهریار خطاب به اینشتین از او انتقاد می‌کند و می‌گوید؛ (جهان از دانش تو به بمب اتم رسیده است). در شعر «پیام به اینشتین» شهریار می‌گوید: «انیشتین نشان دادی که جرم و جسم جز انرژی نیست، من ناخوانده دفتر هم که طفل مکتب عشقم، جهان را چون حبابی روی آب می‌بینم، اصالت نیست در ماده.»

شهریار از زمانه خود جلوتر نبود. او دقیقاً فرزند زمانه خود بود. درکی که شهریار از جایگاه خود دارد، بی‌بدیل است. او خطاب به نیما می‌گوید: «من همه عبرتی از باختن دیروزم/ او همه غیرتی از ساختن فردا بود.» ما چنین اعترافی را در تاریخ ادبیات‌مان نداریم؛ چیزی که در اشعار و غزل‌های شهریار قابل تعمق است، معاصر بودن آن است. به دلیل اتفاقات گذرایی که در دوره مشروطه افتاده است، شعرها ماندگار نشده‌اند. در اشعار شاعرانی چون میرزاده عشقی، فرخی یزدی یا ایرج‌ میرزا نوعی عصبیت و پرخاشگری وجود دارد اما این اتفاق در شعر شهریار نمی‌افتد. شعر او شعر عمیقی است و شعاری نیست. شهریار در غزل، واژه‌های معاصر و کوچه‌بازاری را به کار می‌برد اما این باعث فروپاشی شعر او نمی‌شود. بخشی از زنده بودن غزل امروز، وامدار اشعار شهریار است. در شعر نو او متافیزیکِ بومی و سرزمینیِ خود را معاصر می‌کند و وقتی از او می‌پرسند که چرا شعر نو را ادامه نمی‌دهد، او می‌گوید که این شعر به الهاماتش لطمه می‌زند و تعلق خود را بیشتر به معرفت و ادبیات کلاسیک می‌داند. در اشعار ترکی، شهریار با دو منظومه «حیدربابا» و «سهندیه» بی‌مانند است. شهریار در این منظومه‌ها یک تاریخ از دست‌رفته را به تصویر می‌کشد و با نوعی حسرت به آن‌ نگاه و انسانیت را به ما یادآوری می‌کند. ترجمه کریم مشروطه‌چی از منظومه حیدربابا، یکی از بهترین ترجمه‌های این منظومه است.»

منبع : ایسنا

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *