به نظر می رسد دلار 6 یا 7 هزار تومانی هم نمی­ تواند مانع کسانی باشد که دل در گِرو سفر به آنتالیا و ترکیه دارند. چرا که این مساله معضل فرهنگی است نه اقتصادی لذا باید چاره­ ی کار را در جای دیگری جستجو کرد.
مقایسه تعداد گردشگران ایرانی که هر سال به ترکیه سفر می­کنند، نشانگر رشدی سالانه با یک روند افزایشی است. بگونه ­ای که در سال 2001 تعداد این گردشگران بالغ بر 327 هزار نفر ولی در سال 2016 تعداد ایرانی های وارد شده به کشور ترکیه به یک میلیون و 665 هزار نفر رسیده است. علت این روند صعودی در چیست؟

طبق آمارهای جهانی در سال 2015 هر گردشگر به طور میانگین 674 دلار در ترکیه هزینه کرده است و در همین سال بیش از یک میلیون و 700 هزار ایرانی به این کشور سفر کرده اند. که بطور تخمینی بیش از یک میلیارد و 146 میلیون دلار ارز از کشور خارج و در ترکیه هزینه شده است.

همچنین روند سفر ایرانیان در سال 2017 میلادی نیز رشد قابل‌توجهی از خود نشان می‌دهد؛ تا آنجا که طی 6 ماه نخست سال 2017، بیش از یک میلیون ایرانی از این کشور دیدن کرده‌اند؟

اصلی ترین علل این رشد چشمگیر چیست؟ سیاست های اقتصادی و گردشگری ترکیه چه نقشی در این موضوع داشته است؟ چه میزان از این مسئله به موضوعات فرهنگی ما مرتبط است؟ و ابنکه نرخ ارز ایران تا چه میزان می­تواند بر روی این مسئله موثر باشد؟

نگارنده در این یادداشت قصد پاسخگویی به این سوالات را ندارد. قطعاً سیاست های بلند مدت مسئولان اقتصادی ترکیه و برخی مسائل فرهنگی کشور ما را می­توان از علل این مسئله عنوان کرد، قطعاً کاهش ارزش لیر ترکیه به یک­ چهارم در برابر دلار [بویژه پس از ناآرامی­ های اخیر این کشور] و ارزان شدن سفر به این کشور را می­توان از علل اصلی این مسئله دانست، اما اینکه عده ای بخواهند با ردیف کردن این آمار و ارقام، از آب گِل آلود ماهی بگیرند، یا از سر کم اطلاعی است یا در این بین منافعی دارند.

یکی از روزنامه های اقتصادی کشور ضمن پرداختن به موضوع افزایش تعداد گردشگران ایرانی سفر کرده به ترکیه، استدلال کرده که « نرخ ارز عامل اصلی سفر ایرانیان به ترکیه است و این هشداری برای سیاست ارزی ماست!». آنها استدلال می­کنند که ما اگر نرخ ارز را افزایش دهیم، باعث کاهش سفر گردشگران به ترکیه خواهیم شد.

این «نگاه تک بُعدی» به مسئله اگر چه ممکن است در کوتاه مدت توفیقاتی مقطعی به همراه داشته باشد، اما می­تواند مشکلات بزرگتری را برای اقتصاد و معیشت مردم رقم بزند. عده ­ای که همواره به دنبال «رها سازی» و «افزایش نرخ ارز» در کشور بوده و سعی می­ کنند بسیاری از مسائل اقتصادی و غیراقتصادی را با «عینک ارزی» بنگرند، حالا در موضوع گردشگری ترکیه هم معتقدند؛ «سیاست های نادرست در واقعی نشدن نرخ ارز به مثابه یارانه ای است که ایران به گردشگران خود که به ترکیه سفر می­ کنند، می­ پردازد».

با نگاهی به حجم و میزان واردات سالانه کشور مشخص می­ شود که بیش از 85 درصد حجم واردات رسمی ما را «کالاهای واسطه ای و سرمایه ای» تشکیل می­ دهند که نیاز اصلی «بخش تولید» است و افزایش نرخ ارز بدون توجه به این نیازها می­ تواند فشارهای مضاعفی بر صنایع و تولیدات داخلی ما داشته باشد. بخش تولیدی که اتفاقاً در این دوران رکود، با مشکل «کمبود تقاضا» هم دست و پنجه نرم می­ کند و افزایش نرخ ارز قطعاً منجر به افزایش هزینه تمام شده آنان خواهد شود.

در اینجا ممکن است عده ­ای بگویند اتفاقاً افزایش نرخ ارز به نفع تولیدکنندگان است، چراکه آنان می ­توانند کالاهای­شان را در بازارهای صادراتی بفروشند و بابت ارزی که دریافت می­ کنند، ریال بیشتری بدست آورند. این حرف زمانی درست است که اولاً ببینیم؛ کدام محصول تولیدی ما در بازارهای صادراتی به فروش می­ رسد؟ و صادرکننده ما برای تولید این محصول، از چه میزان مواد اولیه و کالای واسطه ­ای وارداتی استفاده کرده است؟

بررسی ها نشان می­ دهد که بیشترین محصولات صادراتی غیرنفتی ما در سال 95 مربوط به پسته به میزان 970 میلیون دلار و با سهم ارزش 2.2 درصد، سنگ آهن به میزان 790 میلیون دلار و سهم ارزش 1.80درصد و چند قلم محدود از مواد خام و معدنی است. و این نشان می ­دهد بخش اعظمی از تولید ما به هر دلیل، فعلاً توان رقابت و صادرات در بازارهای جهانی را ندارد و افزایش نرخ ارز نه تنها باعث بهبود این روند نخواهد شد، بلکه می­ تواند فشارهای واردآمده بر گُرده آنان را سنگین­ تر کند.

لذا اینکه عده ­ای بخواهند تنها با شاخص نرخ ارز برخی مسائل همچون افزایش حجم سالانه سفر گردشگران ایرانی به ترکیه [که اتفاقاً ریشه اصلی آن فرهنگی است و نه اقتصادی]، را تحلیل کنند و برای آن نسخه افزایش نرخ ارز را بپیچند، نه تنها منجر به حل این مسئله نخواهد شد، بلکه می تواند تبعات زیان بار دیگری را به دنبال داشته باشد که مهار آن به آسانی میسر نخواهد بود.

می­ گویند؛ «آیا با افزایش مثلاً یک درصدی ماهانه نرخ ارز آسمان به زمین می­ آید؟»، که در همین جا باید پرسید؛ «شما که معتقدید با افزایش نرخ ارز روند افزایشی سفر به ترکیه کُند خواهد شد، آیا افزایش یک درصدی ماهانه نرخ ارز می­ تواند راه علاجِ این درد باشد؟! »، اگر قرار بود افزایش نرخ ارز این روند را اصلاح کند، چرا در سال­ های 2011 و 2012 [که همزمان با جهش نرخ ارز در ایران بود]، و نرخ ارز نه تنها ماهیانه یک درصد بلکه در یک بازه زمانی کوتاه بیش از 300 درصد رشد کرد و اگرچه در همان دو سال از تعداد گردشگران ایرانی متقاضی سفر به ترکیه کاسته شد، اما بلافاصله و در سال 2013 این روند مجدداً از سر گرفته و تقویت شده است؟.

پس پیداست که نرخ ارز اصلی ترین عامل موثر در این موضوع نیست و کسانی که این مسئله را تنها به نرخ ارز ربط می دهند، هدف­شان تنها افزایش نرخ ارز است و نه کاهش تعداد گردشگران ایرانی در ترکیه! و برای رسیدن به این مقصود حاضرند به هر چیزی چنگ بزنند، یک روز مسئله گردشگران در ترکیه[که البته نیازمند یک واکاوی دقیق و جدی است]، یک روز مسئله نرخ ارز و صادارت کشور و روزی دیگر بهانه ای دیگر!

و نکته پایانی اینکه؛ به نظر می رسد دلار 6 یا 7 هزار تومانی هم نمی­ تواند مانع کسانی باشد که دل در گِرو سفر به آنتالیا و ترکیه دارند. لذا باید چاره­ ی کار را در جای دیگری جستجو کرد.

نویسنده:

ارسلان ظاهری بیرگانی: کارشناس ارشد اقتصاد

منبع : خبرگزاری فارس

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *